واقعا نمی دونم به خودم فحش بدم یا به شماها
که با اون همه رزومه و سابقه ارزشمند بازم زنگ
زدید به دانشگاه من ازشون درمورد من سوال کردید
بخدا که من نمی دونم به شما چی بگم؟! بابا شماها
حتی توی پروژه بهمن من رو مستقیم دید و باهم دیگه
کار کردیم... وای مغزم داره سوت می کشه از دست شماها
زندگی دوباره...برچسب : نویسنده : sanazstory بازدید : 54 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1402 ساعت: 18:55
آره من واقعا ناراحتم از نشدن، از اینکه فهمیدم
پاشده رفته شمال بدون اینکه بخواد یه تعارف
بزنه. حقیقتا دیگه حالم بهم میخوره بخوام خودم
رو انقدر کوچک کنم که توی این جمع باشم زندگی دوباره...
برچسب : نویسنده : sanazstory بازدید : 60 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1402 ساعت: 18:55
برچسب : نویسنده : sanazstory بازدید : 43 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1402 ساعت: 17:55
واسه اولین بار توی زندگیم به طور کامل پس زده شدم
چون که ۵ و نیم صبح روز شنبه که باهام خداحافظی کرد
تا الان ازش خبری نشده. هوووف، خیلی حس مزخرفیه زندگی دوباره...
برچسب : نویسنده : sanazstory بازدید : 42 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1402 ساعت: 17:55
اکثریت آدم ها میگن گذشته طرف برامون مهم نیست
چون گذشته گذشته و مهم آینده اس، خب منم فکر می کردم
جزو این دسته افراد باشم تا اینکه امشب اتفاقی پست
اینستاگرامش رو دیدم و فهمیدم گذشته ها هم گاهی نمی تونه
قابل رد شدن باشه. اینکه این آدم در گذشته عاشق یه نفر
دیگه بوده و نمی تونه اون حس رو به من داشته باشه قلبم
رو خنچ می زنه و هی میگم پس چرا اینجا ایستادم؟!
زندگی دوباره...برچسب : نویسنده : sanazstory بازدید : 45 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 19:21
برچسب : نویسنده : sanazstory بازدید : 44 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 19:21
برچسب : نویسنده : sanazstory بازدید : 42 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 19:21